در اینجا تاریخچه کاملی از بهروزرسانی الگوریتم پاندا گوگل، تأثیر آن بر نتایج جستجو و میراث ماندگار آن در سئو ارائه شده است. البته این مقاله ترجمه تقریسبا کاملی از سایت searchengineland است. که با توجه به اهمیت این موضوع سعی بر تغییرات کمی به خصوص در مثال های آن شده است.
13 سال پیش در چنین روزی بود که گوگل آپدیت پاندا را عرضه کرد. این بهروزرسانی الگوریتم تأثیر گستردهای بر SEO و استراتژیهای محتوا برای سالهای آینده داشت.
در اینجا تاریخچه کاملی از بهروزرسانی الگوریتم پاندا گوگل وجود دارد.
آپدیت گوگل پاندا چه بود؟
الگوریتم پاندا از یک به روز رسانی الگوریتم اصلی پاندا بود که بر روی رتبه بندی جستجو برای 11.8٪ از جستجوها در ایالات متحده تأثیر گذاشت.
گوگل گفت پاندا برای کاهش رتبه سایت های بی کیفیت (“سایت هایی که ارزش افزوده کمی برای کاربران دارند، محتوای سایت های دیگر را کپی می کنند یا سایت هایی که خیلی مفید نیستند”) طراحی شده است و رتبه های بهتری را به سایت های با کیفیت بالا می دهد. (“سایت هایی با محتوا و اطلاعات اصلی مانند تحقیق، گزارش های مفید، مطالب و محتواهای جدید و یونیک و…”).
این الگوریتم رسماً در 23 فوریه 2011 شروع به کار کرد.
پاندا فقط بر محتوا تأثیر نداشت. وبسایتها در اندازههای مختلف، در سراسر صنایع و کسب و کارها، تاثیر پاندا را احساس کردند.
گزارشهای متعددی مبنی بر از کار افتادن و ورشکستگی شرکتها وجود داشت، زیرا آنها سالها به ترافیک گوگل متکی بودند. زمانی که آن ترافیک ارگانیک از بین رفت، کسب و کار آنها نیز از بین رفت.
پس از راه اندازی اولیه، گوگل چندین به روز رسانی پاندا را به صورت تقریباً ماهانه برای دو سال یعنی (9 مورد در سال 2011 و 14 مورد در سال 2012) اعلام کرد.
وبسایتهایی که تحت تأثیر الگوریتم پاندا گوگل قرار گرفتهاند بهصورت الگوریتمی تنزل داده شدند. این بدان معناست که هیچ یک از کارمندان Google اقدام دستی برای ایجاد رتبه های پایین تر انجام ندادند.
برای هر کسی که توسط پاندا جریمه شود اصطلاحا به آن پنالتی گوگل میگویند، اما گوگل کاهش رتبه بندی یک وب سایت را به صورت الگوریتمی به عنوان یک “جریمه” در نظر نمی گیرد.
چرا الگوریتم پاندا گوگل راه اندازی شد؟
هدف اصلی گوگل پاندا محتوای بی کیفیت بود. در سال 2011، گوگل در تلاش بود تا راه حلی برای مشکل مزرعه محتوای خود بیابد.
اگر با این اصطلاح آشنا نیستید، «مزرعه محتوا» وبسایتی بود که به نویسندگان آزاد (معمولاً ضعیف) پول میداد تا هرچه سریعتر محتوا را منتشر کنند. تنها هدف این شرکت ها کسب رتبه بسیار خوب در نتایج جستجوی گوگل برای کلمات کلیدی پربازدید بود. عموما کیفیت مقاله معمولاً بسیار پایین بود
این رتبهبندیهای بالا به این معنی بود که این مزارع محتوا ترافیک زیادی داشتند. و آنها از طریق تبلیغات نمایشی از این ترافیک درآمد کسب کردند ( بسیاری از آن سایت ها از Google AdSense استفاده می کردند.)
اگر به خاطر داشته باشید سایت های ایرانی بسیاری در این مورد وجود داشت. کلمات کلیدی را در گوگل سرچ میکردید و به یک باره با سایت هایی با دامنه های عجیب و غریب مواجه میشدید.
زمانیکه وارد این وب سایت ها میشدید با انلوهی از محتواهای تکراری و کلمات تکراری به شیوههای بسیار نامفهوم و همچنین لینک خبر های بسیار زیادی که در گوشه و کنار داشتند و همچنین در چندین ردیف تبلیغات بنری (واقعا این سایت ها برای مدتی روی اعصاب انسان پیاده روی می کردند.)
جالب اینجاست که بسیاری از مشکلات محتوایی که گوگل در سال 2010 سعی در حل آنها داشت، پس از آپدیت کافئین به وجود آمده بود. گوگل در حال حاضر سریعتر محتوا را خزیده بود و شاخص آن به سرعت رشد کرد. اما همچنین به این معنی بود که برخی از محتوای «کم عمق» رتبهبندی برجستهای داشتند.
حالا ممکنه خیلیهاتون بگید گوگل کافئین چیه؟
گوگل کافئین (Google Caffeine) بهروزرسانی بزرگی برای الگوریتم جستجوی Google بود که در سال 2010 راهاندازی شد. این الگوریتم برای بهبود سرعت و دقت نتایج جستجوی Google با ترکیب فناوریهای جدید طراحی شده بود که به Google اجازه میداد سریعتر و کارآمدتر صفحات وب را کراول، فهرستبندی و رتبهبندی کند.
یکی از ویژگی های اصلی Google Caffeine توانایی آن در پردازش اطلاعات در زمان واقعی بود. محتوای جدید یا به روز شده وب سایت می تواند تقریباً بلافاصله در نتایج جستجو نمایان و نمایش داده شود و تجربه جستجو را سریعتر و مرتبط تر برای کاربران کند.
Google Caffeine همچنین تعدادی بهبود دیگر را در الگوریتم جستجوی Google معرفی کرد، از جمله فهرست بندی بهتر تصاویر و ویدیوها، پشتیبانی بهتر از فرمت های رسانه غنی، و درک جامع تر از عبارت های جستجو و هدف کاربر.
خوب، در 24 فوریه 2011، گوگل دنیای مزارع محتوا و کل صنعت سئو را تکان داد. گوگل اکنون راهی برای جستجوی سیگنال هایی داشت که سایت های با کیفیت بالا و کیفیت پایین را متمایز می کند.
الگوریتم پاندا گوگل چگونه کار میکند؟
گمانه زنی های زیادی پس از ورود الگوریتم پاندا گوگل به وجود آمد. بسیاری از آنها امروزه نامربوط هستند، بنابراین ما بسیاری از افسانههای پاندا را در این راهنما تکرار نمیکنیم.
در اینجا خلاصه ای از چیزهایی است که در مورد نحوه عملکرد Google Panda و آنچه آن را منحصر به فرد کرده است، یاد گرفتیم.
پاندا الگوریتمی بود که روی سایت ها اعمال می شد
مهمترین چیزی که باید در مورد پاندا بدانید این است که کیفیت کلی کل وب سایت را ارزیابی می کند.
در اینجا چیزی است که گری ایلیز، تحلیلگر روندهای وب مستر گوگل، در مصاحبه ای در سال 2016 به Search Engine Land گفت:
بنابراین چیزی که ایلیز تایید کرد این است که پاندا محتوا را به صورت قابل مشاهدهای کاهش می دهد، در اصل به این معنی است که محتوای با کیفیت پایین می تواند به رتبه بندی آسیب برساند.
جان مولر از گوگل همچنین گفت که پاندا برای ارزیابی کیفیت وب سایت به معماری سایت نگاه می کند.
آیا حذف یا بهبود محتوای بی کیفیت کمکی کرد؟
در 8 مارس 2011، مایکل ویزومیرسکی، یکی از اعضای تیم وب هرزنامه گوگل، پیامی را در تالار گفتگوی مرکزی وب مستر پست کرد:
«بهروزرسانی اخیر ما برای کاهش رتبهبندی سایتهای با کیفیت پایین طراحی شده است، بنابراین نکته کلیدی که مدیران وب باید انجام دهند این است که مطمئن شوند سایتهایشان بالاترین کیفیت ممکن را دارند. ما سیگنالهای مختلفی را برای شناسایی سایتهای با کیفیت پایین بررسی کردیم. به خاطر داشته باشید که افرادی که در گوگل جستجو می کنند معمولاً نمی خواهند محتوای ضعیف، محتوای کپی شده از وب سایت های دیگر یا اطلاعاتی که چندان مفید نیستند را ببینند. علاوه بر این، برای مدیران وبسایتها مهم است که بدانند محتوای با کیفیت پایین در بخشی از یک سایت میتواند بر رتبهبندی سایت در کل تأثیر بگذارد. به همین دلیل، اگر فکر می کنید تحت تأثیر این تغییر قرار گرفته اید، باید تمام محتوای سایت خود را ارزیابی کنید و تمام تلاش خود را برای بهبود کیفیت کلی صفحات در دامنه خود انجام دهید. حذف صفحات با کیفیت پایین یا انتقال آنها به دامنه دیگری می تواند به رتبه بندی شما برای محتوای با کیفیت بالاتر کمک کند.
مایکل ویزومیرسکی، یکی از اعضای تیم وب هرزنامه گوگل
آنچه در اینجا در مورد پاندا مهم است توجه داشته باشید:
می تواند محتوایی را که سطحی و ضعیف نوشته شده یا از وب سایت های دیگر کپی شده است، شناسایی کند.
محتوای ضعیف نوشته شده می تواند به رتبه بندی آسیب برساند.
حذف صفحات با کیفیت پایین از بخشی از یک وب سایت می تواند به رتبه بندی صفحات با کیفیت بالا کمک کند.
بهبود محتوا (مفید کردن آن) می تواند به رتبه بندی شما کمک کند.
بعداً، گوگل سعی کرد ایده حذف محتوا را کنار بگذارد. گوگل شروع به توصیه اضافه کردن محتوای با کیفیت بالا و رفع محتوای با کیفیت پایین کرد.
گری ایلیس گوگل، در سال 2017 گفت که محتوای هرس به پاندا کمکی نکرد.
“به احتمال زیاد به دلیل محتوای بی کیفیت خود Pandalyzed نشده اید. بیشتر در مورد این است که اطمینان حاصل شود محتوایی که واقعاً رتبهبندی میشود بالاتر از آنچه باید رتبهبندی نمیشود. … قطعا با نسخه فعلی الگوریتم اصلی کار نمی کند و ممکن است ترافیک شما را کاهش دهد. پاندا اساساً کارهایی را که برای رتبه بندی مصنوعی انجام می دهید نادیده می گیرد. به جای آن باید منابعی را صرف بهبود محتوا کنید، اما اگر ابزاری برای انجام این کار ندارید، شاید در عوض آن را حذف کنید.
گری ایلیس گوگل، در سال 2017
گوگل در مورد چگونگی ارزیابی اینکه آیا یک سایت “با کیفیت” است یا خیر
در 6 مه 2011، گوگل لیستی از 23 سوال را منتشر کرد تا توضیح دهد که چگونه گوگل برای سایت های با کیفیت بالا جستجو می کند تا به سایت هایی که الگوریتم پاندا گوگل بر آنها تاثیر منفی گذاشته کمک کند:
- آیا به اطلاعات ارائه شده در این مقاله اعتماد دارید؟
- آیا این مقاله توسط متخصص نوشته شده است که موضوع را به خوبی میداند یا ماهیت سطحیتری دارد؟
- آیا سایت دارای مقالات تکراری، همپوشانی یا اضافی در موضوعات مشابه با تغییرات کمی متفاوت از کلمات کلیدی است؟
- آیا با دادن اطلاعات کارت اعتباری خود به این سایت راحت هستید؟
- آیا این مقاله دارای اشتباهات املایی، سبکی یا واقعی است؟
- آیا مقاله، محتوا یا اطلاعات اصلی، گزارش اصلی، تحقیق یا تحلیل اصلی را ارائه می دهد؟
- آیا صفحه اول در مقایسه با سایر صفحات در نتایج جستجو ارزش قابل توجهی ارائه می دهد؟
- چقدر کنترل کیفیت روی محتوا انجام می شود؟
- آیا مقاله هر دو طرف یک داستان را توصیف می کند؟
- آیا سایت مرجع معتبری در مورد موضوع خود است؟
- آیا محتوا بهطور انبوه توسط تعداد زیادی از سازندگان تولید میشود یا به آنها برون سپاری میشود، یا در شبکه بزرگی از سایتها پخش میشود، به طوری که صفحات یا سایتهای جداگانه مورد توجه یا مراقبت قرار نگیرند؟
- آیا مقاله به خوبی ویرایش شده است یا به نظر می رسد بسیار سطح پایین تولید شده است؟
- برای یک پرسش مرتبط با سلامت، آیا به اطلاعات این سایت اعتماد دارید؟
- آیا این سایت را به عنوان یک منبع معتبر در صورت ذکر نام می شناسید؟
- آیا این مقاله توضیح کامل یا جامعی از موضوع ارائه می دهد؟
- آیا این مقاله حاوی تحلیل روشنگرانه یا اطلاعات جالبی است؟
- آیا این همان صفحهای است که میخواهید نشانکگذاری کنید، با یک دوست به اشتراک بگذارید، یا توصیه کنید؟
- آیا این مقاله دارای تعداد بیش از حد تبلیغاتی است که حواس را از محتوای اصلی منحرف می کند یا با آن تداخل می کند؟
- آیا انتظار دارید این مقاله را در یک مجله چاپی، دایره المعارف یا کتاب ببینید؟
- آیا مقالات کوتاه، غیر اساسی، یا فاقد جزئیات مفید هستند؟
- آیا صفحات با دقت و توجه زیاد به جزئیات در مقابل توجه کمتر به جزئیات تولید می شوند؟
- آیا کاربران با دیدن صفحات این سایت شکایت می کنند؟
چگونه از پاندا نجات پیدا کنیم
سوال بزرگ برای هر کسی که توسط الگوریتم پاندا گوگل ضربه خورده است: چگونه می توانم بازیابی کنم؟ جدا از اشاره به پست وبلاگ با آن 22 سوال، گوگل در طول زمان اطلاعات بیشتری ارائه کرد.
در 9 ژوئیه 2012، در Google Search Central از هند، مت کاتس از Google گفت که امکان بازیابی 100٪ وجود دارد. اما چگونه؟
«نگاهی تازه بیندازید و اساساً از خود بپرسید، «سایت من چقدر قانعکننده است؟» ما به دنبال کیفیت بالا هستیم. ما به دنبال چیزی هستیم که شما به آن توجه دارید، شما واقعاً خوشحال هستید، چیزی که میخواهید در مورد آن به دوستان خود بگویید و دوباره و دوباره به آن اشاره کنید. در هر جای اینترنت، آن را نشانکگذاری کنید. این برای سایت و محتوای شما فوقالعاده مفید است.”
مت کاتس از Google
کاتس همچنین در یکی دیگر از ویدیوهای Google Search Central که در 11 سپتامبر 2013 منتشر شد:
هدف اصلی این است که مطمئن شوید محتوای باکیفیت دارید، محتوایی که مردم واقعاً از آن لذت میبرند، قانعکننده است، چیزهایی که دوست دارند بخوانند و ممکن است ببینید. کاتس گفت: در یک مجله یا کتاب، و مردم به آن چیزها رجوع میکردند یا دوستانشان را برایشان میفرستند. بنابراین این هدف اصلی خواهد بود. …
بنابراین، اگر به اندازه گذشته رتبه بالایی ندارید باید به این فکر کنید، آیا می توانم به کیفیت محتوای سایت خود نگاه کنم؟ آیا چیزهایی وجود دارد که به درد خواننده میخورد، یا محتوای سطح پایین و بی کیفیت، یا تکراری است؟»
مت کاتس گوگل در سال 2013
گوگل همچنان از پاندا استفاده می کند
در 12 ژانویه 2016، گزارش دادیم که پاندا بخشی از الگوریتم اصلی گوگل شده است. گوگل هرگز تاریخ دقیقی را تایید نکرد که پاندا در سیستم رتبه بندی اصلی گوگل ادغام شده است.
تنها چیزی که ما با اطمینان 100% می دانیم این است که این اتفاق در مقطعی در سال 2015 (طبق راهنمای گوگل برای سیستم های رتبه بندی جستجوی گوگل) پس از آخرین به روز رسانی پاندا تایید شده توسط گوگل (4.2، در 17 ژوئیه 2015) رخ داده است.
در ژوئن 2016، مولر گفت که مهندسان جستجوی گوگل هنوز جنبههای پاندا را بهینهسازی میکنند، اما اساساً این الگوریتم یکسان است.
گری ایلیس در سال 2016 تأیید کرد که اگرچه الگوریتم پاندا گوگل به طور مداوم در حال اجرا بود، اما در زمان واقعی منتشر نشد و عرضه آن ماه ها طول کشید.
پاندا جای خود را به کواتی Coati داد
از نظر فنی، پاندا دیگر وجود ندارد. این به این دلیل است که پاندا به الگوریتم جدیدی به نام Coati تکامل یافته است.
اساساً Google Coati جانشین الگوریتم پاندا بود.
بنابراین، اگرچه سالها از جایگزینی پاندا میگذرد، پاندا از طریق کواتی، به عنوان بخشی از الگوریتم اصلی گوگل، زندگی میکرد.
بنابراین به همین دلیل است که میگویم گوگل هنوز هم از پاندا استفاده میکند. زیرا الگوریتم اصلی گوگل امروزه بسیاری از کارهای مشابهی را انجام میدهد که پاندا در ابتدا برای انجام آن در سال 2011 ساخته شد.
میراث الگوریتم پاندا گوگل
گوگل پاندا تا به امروز، بیش از یک دهه پس از راه اندازی، همچنان بر سئو تاثیر می گذارد. در اینجا فقط سه تغییر بزرگ از پاندا آمده است:
- E-E-A-T. مفهوم تخصص، اقتدار، و اعتماد (به علاوه E اضافی برای تجربه، همانطور که در دستورالعمل های ارزیابی کیفیت یافت می شود) را می توان در مشکل مزرعه محتوا ردیابی کرد. گوگل همیشه میخواهد به وبسایتهایی که محتوای باکیفیت را توسط کارشناسانی که در یک موضوع مسئول هستند، پاداش دهد. دستورالعمل های ارزیابی کیفیت راهنمای نهایی برای اینکه چگونه یک مزرعه محتوا نباشید است.
- بازاریابی محتوا. بازاریابی محتوا، به عنوان یک اصطلاح، واقعاً چیزی قبل از پاندا نبود. فقط به Google Trends بروید و خواهید دید که چه زمانی این اصطلاح شروع به محبوبیت کرد. این اصطلاح ممکن است به سال 1996 بازگردد (و خود مفهوم به قدمت بازاریابی است)، اما بازاریابی محتوا به عنوان چیز خاص خود اساساً در نتیجه پاندا متولد شد.
- شاید بزرگترین درسی که از الگوریتم پاندا گوگل میتوان گرفت این بود که هرگز تمام تخم مرغ های خود را در یک سبد قرار ندهید. تکیه بر یک کانال برای همه یا تقریباً همه ترافیک و درآمد شما یک طرح تجاری نیست. یک قمار است. هرگز خود را در اختیار هیچ کانال یا پلتفرمی قرار ندهید. زیرا کنترلی بر شخص ثالث ندارید. اگر یک تغییر الگوریتم بتواند کل شرکت شما را یک شبه از بین ببرد، این کار را اشتباه انجام می دهید.