به بازگشت سرمایه و سود شما در زمان بازاریابی محتوایی (Content Marketing ROI) گفته می‌شود.

فرمول محاسبه بازده بازاریابی محتوا به شرح زیر است:

(سود – سرمایه گذاری) / سرمایه گذاری × 100 = درصد بازده

این سودی است که از درآمد حاصل از بازاریابی که منجر به فروش مستقیم یا در نهایت تبدیل به فروش می‌شود، به دست آورده‌اید.

این سرمایه گذاری چیست و چه‌گونه شکل میگیرد:

  • ایجاد محتوا (نوشتن، طراحی، تولید ویدئو و غیره).
  • ترویج محتوا (تبلیغات اجتماعی، بازاریابی تأثیرگذار و غیره).
  • فناوری (سیستم‌های مدیریت محتوا، ابزارهای آنالیز و غیره).
  • حقوق کارکنان.

تمامی این هزینه‌ها را جمع‌آوری کنید تا مجموع سرمایه گذاری شما را بدست آورید.

برای محاسبه بازده سرمایه‌گذاری (ROI)، ابتدا باید اهداف روشنی برای محتوای خود تعیین کنید.

میخواهید به چه هدفی دست پیدا کنید؟ آیا بیشترین ترافیک را میخواهید؟ بیشترین سرنخ؟ یا بیشترین فروش؟

اهداف بازاریابی محتوا باید با اهداف کلی کسب و کار شما باید هماهنگ باشد. برخی از اهداف متداول عبارتند از:

  • افزایش آگاهی از برند.
  • افزایش ترافیک وبسایت.
  • تولید (leads) سرنخ.
  • تبدیل (leads) سرنخ‌ها به مشتریان.
  • بهبود نگهداری و وفاداری مشتریان.
  • هر چه هدف‌ها شما خاص‌تر باشند، بهتر است.

به جای فقط “افزایش ترافیک”، مثلا به چیزی شبیه “افزایش ترافیک طبیعی 25٪ در سه ماهه سوم” هدف گذاری کنید.

با شناخت اهداف خود، می‌توانید معیارهای کلیدی را برای پیگیری تعیین کنید. که این معیار ها شامل :

  • ترافیک طبیعی.
  • سرنخ‌های تولید شده.
  • نرخ تبدیل.
  • انگیزش (زمان در صفحه، به اشتراک گذاری، نظرات).
  • فروش / درآمد.

ابزارهای مانند Google Analytics 4 بهترین دوست شما برای پیگیری این معیارها است. پلتفرم‌هایی مانند Semrush و Ahrefs همچنین تجزیه و تحلیل قوی محتوا را ارائه می‌دهند.

معیارهایی که پیگیری می‌کنید، بستگی به اهداف خاص شما دارد. اما به طور کلی، هر چه بیشتر داده‌ها را جمع‌آوری کنید، بهتر میتوانید ROI بازاریابی محتوایی خود را اندازه گیری کنید.

یک مثال برای فرمول ROI بازاریابی محتوایی

فرض کنید که شما یک فروشگاه آنلاین دارید که مانتو را به فروش می‌رساند. شما ده میلیون تومان برای ایجاد یک سری از مطالب و ویدئوها برای تبلیغ خط جدید شال و شلوارهای جدید که با مانتوهای شما ست هستند خرج میکنید.

به دلیل این محتوا، شما 50 میلیون تومان در فروش شلوار و شالها به دست می‌آورید.

فرمول ما را به یاد داشتید؟

فرمول ROI بازاریابی محتوایی

البته این یک مثال بسیار ساده است و پیدا کردن ارتباط بین محتوا و فروش ممکن است دشوار باشد. و در اینجا است که مانند یه معجزه ممکن است محتوای شما طبق الگوی نسبت دهی (Attribution) به شما در پیدا کردن نقطه قوط به شما کمک کند.

که این کلیک ها میتواند مهم باشد مانند کلیک اولیه، یا کلیک نهایی و یا چند کلیک کردن که (توضیح میدم که در چه مورد داریم بحث می‌کنیم)

در الگوی نسبت دهی (Attribution) در بازاریابی محتوایی

در الگوی نسبت دهی (Attribution) کلیک اولیه این موضوع بسیار آشکار است که تعامل اولیه مشتری با برن شما اختصاصی است. این مدل ساده است و برای برجسته کردن بازاریابی از کمپین‌های افزایش آگاهی یا بازدیدهای اولیه از وبسایت استفاده می‌شود.

البته این مدل معمولا نقاط دیگر را در طول مسیر مشتری نادیده می‌گیرد و صرفا به هدف اولیه برند فکر می کند.

در الگوی نسبت دهی (Attribution) کلیک نهایی به تعامل نهایی به تبدیل (حال تبدیل به مشتری واقعی برای خرید محصول یا رسیدن به هدف) را بیان می‌کند.

اما چند کلیکی که بخوام ساده توضیح بدهم این است که مشتری را به تعامل سراسری در نقاط مختلف توزیع محصول ارتباط بدیم و در نهایت این تعاملات منجر به تبدیل شود. نگرشی جامعتر از نحوه مشارکت کانال‌ها و تلاش‌های بازاریابی مختلف در نتیجه نهایی ارائه می‌دهد.

بیشتر بخوانید : متخصص سئو کیست؟ و چگونه تبدیل به متخصص سئو شویم؟

به بیانی ساده تر باید بگم:

در مورد این سه موضوع بالا که اشاره کردم ممکن است برای افرادی گنگ باشد. اما توضیح ساده تر این است که ما افراد را در بازاریابی محتوا به سه بخش اگر ارزیابی کنیم:

افرادی که مستقیم وارد برند(سایت مورد نظر و هدف خود) شده و بلافاصله محتوای مورد نظر خود را کلیک می‌کنند. اما منجر به تبدیل و به صورت ساده تر خرید محصول نمی‌شوند و اطلاعات دریافت می‌کنند.

افرادی که مستقیم وارد سایت می شوند محصول را پیدا و خرید را انجام میدهند که کلیک نهایی است.

اما افرادی هستند که بعد از تلاش های بازاریابی و ورود از چند کانال تبلیغاتی و محتوا در نهایت یا تبدیل به خریدار می‌شوند یا خارج از بحث خرید محصول هستند.

دیاکو عزیزی

اگرچه نسبت‌دهی چند کلیکی درکی دقیق‌تر ارائه می‌دهد، اما پیاده‌سازی آن چالشی می‌تواند باشد و نیازمند قابلیت پیگیری قوی است.

در نهایت، انتخاب مدل نسبت‌دهی بستگی به اهداف کسب‌وکار شما، پیچیدگی فانل فروش شما و سطح دقتی که در اندازه‌گیری عملکرد بازاریابی خود می‌خواهید داشته باشید. هر مدل برداشت‌های ارزشمندی ارائه می‌دهد، اما ارزیابی آنها در زمینه اهداف خاص مسیر مشتری شما ضروری است.

دسته بندی شده در: